جدول جو
جدول جو

معنی رشید عباسی - جستجوی لغت در جدول جو

رشید عباسی
(رَ)
لقب هارون خلیفۀ پنجم از خلفای عباسی که شارلمانی پادشاه فرانسه در عصر وی بود و در سال 193 هجری قمری پس از 23 سال و دو ماه و نیم مدت خلافت در خراسان وفات یافت یعنی از سال 170 تا 193. (ناظم الاطباء). لقب هارون خلیفۀ عباسی که راشدو رشید و رشید و مرشد و رشد و رشاد و رشدان نیز می نامیدند. (از اقرب الموارد). و رجوع به هارون در همین لغت نامه و عیون الانباء ص 120 و 126- 130، 132 و 133 و فهرست تاج جاحظ و مجمل التواریخ و القصص ص 45، 344، 348، 427، 453، 446، 457، 517 و 519 و حبیب السیر چ سنگی تهران ج 2 ص 408 و اعلام زرکلی (مادۀ رشید العباسی هارون بن محمد) و شدالازار ص 97 و 112 و فهرست عیون الاخبار و تاریخ تمدن اسلامی جرجی زیدان ص 140و الوزراء و الکتاب ص 61، 121، 123، 126، 131، 133، 135، 143، 147، 149، 151 و 157 و فهرست تاریخ سیستان و فهرست چهارمقاله و فهرست تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی و الجماهر ص 165، 156، 66، 65، 61، 62 و 58 و فهرست تاریخ الحکماء قفطی و الاوراق ص 192 و 281 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ عَبْ با)
دهی از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین. سکنه 100 تن. آب آن از نهر زرین. محصول آنجا غلات و توتون و صیفی و لبنیات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
ابن هارون الرشید عباسی. وی یکی از فرزندان هارون الرشید و مادر او امهالعزیز بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 246)
لغت نامه دهخدا